مهین محمد زاده از امید بازگشت به حرفه مورد علاقه اش می گوید
در دنیای عکاسی مستند و مطبوعاتی بسیاری از عکاسان ، مهین محمدزاده را می شناسند. مهین متولد ۱۳۷۲ زاده شهرستان زاهدان در استان پهناور سیستان و بلوچستان است.سلسله گزارش هایی در ارتباط با عکاسانِ مطبوعاتی که به علت شرایط اقتصادی نامناسب همکاری با رسانه ها و عدم حمایت های مادی و معنوی ، مجبور به ترک این حوزه از فعالیت خود شده اند. مهین محمدزاده یکی از این عکاسانی است که مجبور به ترک این حوزه از فعالیت خود شده است ، دختری جسور و نترس ، که در طول همکاریش با رسانه های متعدد ، به روستاهای مختلف استان سیستان و بلوچستان سفر می کرد و با عکس هایی مملو از اخبارِ مناطق مختلف سیستان و بلوچستان باز می گشت.
مهین محمدزاده عکاس در زمانی که در این حرفه فعالیت جدی داشت، جایزه عکس شید را دریافت کرد وهمچنین در روز جهانی زن مصادف با ۸ مارس، نامش بین ۳۴ زن موفق عکاس در جهان معرفی شد.
مهین محمد زاده در گفتگو با باشگاه عکاسان جوان آغاز ورودش به عکاسی مطبوعاتی این گونه بیان کرد : وقتی که ۱۸ ساله بودم ، در صدا و سیمای استان سیستان و بلوچستان یک دوره خبرنگاری را گذراندم و از طریق دوستان عکاسم ،با دوربین سامسونگ آشنا شدم ، من خیلی اتفاقی به این حرفه علاقمند شدم.از سال ۹۰ الی ۹۶ کار مطبوعاتی انجام دادم ، علاقه من به این حرفه به دو دلیل بود ، یکی به این دلیل که هیجان زیادی برای من داشت و دوم منطقه ای بود که در آن زندگی می کردم .
در این منطقه به فرد رسانه ای با پشتکار بالا نیاز بود که بتواند مشکلات عدیده سیستان و بلوچستان را انعکاس دهد.من اکثر اوقات به شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ این استان به تنهایی سفر می کردم و کمتر در منزلمان حضور داشتم.سال ۹۰ تازه اخبار مربوط به موضوعات تروریستی ریگی تمام شده بود.بعد از آن وقایع ، من اولین عکاسی بودم که به روستاهای دور افتاده و نزدیک به مرزبرای عکاسی از آن ها می رفتم.
اودر مورد مشکلاتی که حین عکاسی برایش اتفاق افتاده بود بیان کرد : به مناطق صعب العبورو دور از دسترس زیاد سفرمی کردم . این روستاها ممکن بود با یکدیگر هزار کیلومتر فاصله داشته باشند و من دو روز در مسیر رسیدن به یک روستا باشم . مناطقی که در آن ها آنتن وجود نداشت و ممکن بود خانواده ام چند روز از حال من اطلاعی نداشته باشند.
در یکی از این سفرهایم به روستایی دورافتاده، با خوردن آب ناسالم به شدت مسموم شدم و یا از دیگر مشکلاتم این بود که در ادارات مختلف چون عکاس خانم بودم ،همکاری های لازم را با من نداشتند و بیشتر سعی می کردم از کمک مردم بومی استفاده کنم . همه این اتفاقات را به جان می خریدم. اما متاسفانه به خاطر شرایط موجودِ رسانه ها ،همکاری با آن ها برایم سخت بود.از طرفی بیمه و حقوق ثابت ماهیانه نداشتم و حق التصویرها بسیار پایین بودند .
این در حالی است که هزینه های تجهیزات عکاسی مانند دوربین و لنزهای عکاسی بسیار گران قیمت هستند ،در نتیجه حق التصویر و هزینه های تجهیزات با هم هماهنگ نیستند. از طرفی یک عکاس مستند برای ارائه کار قوی نیاز به ابزار قدرتمند دارد و در نتیجه با این مبالغِ پرداختی، نمی توان به هر دو گزینه معیشت و به روز کردن تجهیزات رسیدگی کرد ، با وجود اینکه از زمان ورودم به این حرفه مدت زیادی نمی گذرد، رفته رفته انگیزه ام را در این شغل از دست دادم ، تا جاییکه مجبور به ترک آن شدم.
وی گفت ۲ سال است که هیچ کار رسانه ای انجام نداده ام . چون رسانه ها هم همکاری لازم و حتی اولیه را برای عکاس ندارند و هرکدام خط و مشی خود را دارند و من به عنوان یک عکاس مستند علاقه ندارم نگاهم را تغییربدهم و به دنبال اهداف آنها باشم.
محمدزاده اعلام کرد : در حال حاضر ، تصمیم گرفته ام که بتوانم پشتوانه مالی خود را تقویت کنم تا با انرژی مضاعف و بدون دغدغه مالی بتوانم پروژه های مستند شخصی خود را ادامه بدهم واگردرآینده وضعیت کار با رسانه ها بهتر از وضعیتِ فعلی شده باشد، تمایل دارم به کارِ رسانه ای ام ادامه بدهم .
او بیان کرد: به تازگی به شهرستان چابهار آمده ام و وارد کارساختمانی شده ام و در قسمت بازرگانی فعالیت دارم.امیدوارم بارسانه ای که در آینده قراراست با آنها فعالیتم را ادامه بدهم، از من به عنوان عکاس حمایت شود .او تاکید کرد : در استان سیستان و بلوچستان رسانه ضعیف است و باید تدابیری برای انعکاس مشکلاتی که در این استان وجود دارد ، اندیشیده شود
بیشتر بخوانید