نگاهی به آثار “دایان اربوس ” عکاس برجسته قرن بیستم
دایان اربوس عکاس برجسته قرن بیستم تمام عمرش را به عکاسی از خیابانهای نیویورک گذراند ، در تابستان و پاییزسال ۲۰۱۷ در موزه متروپولیتن نیویورک نمایشگاه مفصلی ازبیش از صد عکس از دایان اربوس برگزار کرد.دایان اربوس عکاسی که اهل نیویورک بود از سال ۱۹۵۶ شروع به عکاسی از خیابانهای نیویورک کرد اربوس سال ۱۹۷۱ در ۴۸ سالگی از دنیا رفت او کارهای خالق العاده از خود بجا گذاشت اما کارهای اولیش کمتر دیده شدند عکسهای که در سایز کوچک و سیاه سفید ، که خود اربوس آنهارا چاپ کرده است.
عکسهای دایان اربوس ثبت مستند بار لحظه های زندگی اند ، اما برخلاف اغلب عکسهای مستند این عکسها انگار قرار نیست حقیقتی را به ما نشان دهند درعکسهای او آدمها ظاهر شان را گاهی تغییر میدهند یا در لحظه ای حواسشان نیست عکسهایشان ثبت شده یا به نظر می آید یک تیپ شناخته شده را تصویر میکنند اما در عین حال یک چیزی در درونشان هست که مرموز جلوه شان میدهد.
این عکسها به جای اینکه به ما بگویند این ادمها چه کسانی هستند؟ و چگونه اند ؟ سوالات پیچیده ای درباره شکل گیری هویت برای ما بیننده طرح میکند .
ارباس بیشتر سوژه هایش را در نیویورک پیدا میکرد برای عکاس خبره ای مثل دایان اربوس دوربین ابزار درجه یکی برای این کار است شاید بتوان گفت به همان اندازه که او سوژه هایش را پیدا میکرد سوژه ها هم او را پیدا میکردند
برای همین وقتی به افرادی بر میخورد که سعی داشتن آدمی بشوند که دوست دارن دایان اربوس رسانه ای می شد برای نشان دادن این فرایند ، آنها دارند اسرار درونشان را با مای بیننده در میان میگذارند چون به عکاس اعتماد کردند.
اربوس به تفاوتهای بین سوژه ها علاقه داشت بجا اینکه به دنبال شباهتها باشد سراغ ویژگی های منحصر به فرد میرفت وقتی در عکسهایش به سوژه ها نگاه میکنیم میبینیم آنها به دوربین یا به شما خیره شدند.
دایان اربوس گاهی وقتها به مدت طولانی با سوژه هایش وقت میگذراند تا اعتماد آنها را جلب کند و بخشی از محیط زندگیشان بشود .
معمولا سراغ آدمهای نامعمول مثل کوتوله ها ، آدمهای غول پیکر ، دوقلوهای هم سان و مبدل پوشها میرفت اربوس از این ادمها به عنوان موجودات عجیب غریب عکاسی میکرد این باعث شده خیلی ها از او انتقاد کنند که چرا اینطور متفاوت بودن این آدمهارو به رخشان میکشد ولی خودش اصرار داشت وقار و زیبایی این ادمهاست که جلبش کرده است.
البته همه آدمهای عجیب غریب اربوس به لحاظ جسمی نامتعارف نبودن مثلا این پسر در یک راهپیمایی برای حمایت از جنگ ویتنام شرکت کرده آن هم در سالهای که جنگ برشمار زیادی از مردم آمریکا تجسم شیطان بود این پسر نوجوان با صورت کک مکی و کتی که به تنش بزرگ است به هر چیزی میتواند شبیه باشد جز تصویر ذهنی ما از شهر.
هر چه بیشتر به عکسهای دایان اربوس نگاه میکنیم چیزی که در درجه اول ی کلیشه ساده به نظر می آمد با این همه جزئیات متناقض که اربوس با مهارت در عکسهایش جا داده از سادگی و کلیشه بودن در می آید.
آخرین مجموعه عکس دایان اربوس عکسهای از ساکنان یک آسایشگاه روانی بود این عکسها هنوز هم جنجال برانگیز هستن ، اما آیا برای این جنجالی اند که عکاس با نگاه ابزاری به سوژه هایش نگاه میکند؟ یا برای اینکه نگاه کردن به سوژه این عکسها برای بعضی ها دشوار است ؟
اصول اخلاقی کار اربوس هرچی که باشد حداقل این است که ما را وادار میکند به این موضوع دقیق تر فکر کنیم که عکس و تصویر چطوردارد زندگی مارا باز نمایی میکند.
بیشتر بخوانید