معرفی پرچمداران عکاسی مدرن (بخش دوم)
در جریان دگرگونی نگرش فلسفی به انسان و موجودیت او و همچنین تحول در ادبیات و هنر،در عکاسی هم مانند عرصه های دیگر هنر تغییرات بنیادین در شیوۀ پرداختن به این رسانه وارائه آثار آن پدید آمد.
در این دوران، عکاسی هنری به طور جدی مطرح گشت و همپایۀ دیگرهنرها به آن ارج نهاده شد. عکاسی برای آنکه بتواند به بیان هنری والاتری دست پیدا کند، دوران سنت زدگی و زیبایــی گرایــی تصویر را پشت سر گذاشت و با بیان دیدگاههای فلسفی درعکس و ارتباط صریح و مستقیم با جامعۀ صنعتی و توسعه یافته باعث شد تا این رسانه از جانب مخاطبان و منتقدان هنر مورد تقدیر و تحسین قرار گیرد.
پل استرند از اولین پیشگامان در عرصۀ عکاسی مدرن آمریکاست. او در سن نوجوانی در نیویورک شروع به سفری اکـتشافی از جهان هستی با دوربین خود کرد. وی اقدام به تهیۀ عکسهایــی متنوع از زندگی روزمرۀ فضاهای شهری نیویورک و ارتباط آدمها با این فضاها نمود. این عکسها که حاصل ارتباط صریح وبی واسطۀ او با دنیای صنعتی و یا شهروندان آن دوران بود هر کدام پایه گذار گونه ای از عکاسی گردید که بعدها توسط خود او و یا عکاسان پس از او به طور منسجم تری دنبال گردید.
نوشتارپیش رو با روش کـتابخانه ای توصیفی به شر ح حال این هنرمند پیشرودر عرصۀ عکاسی مدرن می پردازد و بر تفکر در فلسفۀ هستی وتأثیرتجربه گرایــی تصویری با استفاده از مهارت دربه کارگیری ابزار عکاسی و توجه به توانایـی و محدودیت های این رسانه در جهت رسیدن به بیان هنری والا و ارتقاء اثر هنری تا کید مینماید.
پل استرند ( Paul Strand )
پل استرند در سال ۱۸۹۰در خانواده ای مهاجر که اصالت اروپایـی داشتند در شهر نیویورک دیده به جهان گشود. دوازده ساله بود که پدرش به عنوان هدیه به او یک دوربین داد. این هدیه به ظاهرساده بعدها تمام جسم و روح او را تسخیر کرده و باعث شد او یکی از صاحب نامان و قهرمانان عرصۀ هنر عکاسی و از پیشتازان عکاسی هنری گردد.
در هفده سالگی پل در مدرسۀ اتیکال کالچر(Ethical Culture)عکاسی را نزد لوئیس هاین فرامی گیرد. لوئیس هاین(Hine Lewis)که از عکاسان مستندنگار اجتماعی محسوب می شد باعکاسی از مهاجران، کارگران و کودکان کار، از دوربین به عنوان وسیله ای برای ارتقاء اخلاقی واصلاح جامعه استفاده می کرد.
شیوۀ نگرش اجتماعی لوئیس هاین به کاربرد عکس در نشان دادن معضلات جامعۀ صنعتی وتاثیرش بر انسانها رامی توان درعکسهای پل استراند هم مشاهده کرد.
ایام نوجوانی پل استرند همزمان بود با نظریه پردازی های نو در عرصۀ هنر و عکاسی. آشنایی او با آلفرد استیگلیتز طی یک دیدار آموزشی با همکلاسانش از گالری ۲۹۱اتفاق افتاد. مشاهدۀ آثارنقاشان مدرنیست و پیشتاز مانند پیکاسو، پل سزان و… باعث شد او با جدیت بیشتری به عکاسی بپردازد و ذهنش تحت تاثیر این آثار به سمت استفاده از اشکال و فضا های معماری و فرم های انتزاعی سوق پیدا کند
در سال ۱۹۱۶استیگلیتز یک نمایشگاه عکس انفرادی از عکسهای او در گالری ۲۹۱برپا کرد و عکس هایش را در مجلۀ کمراورک به چاپ رساند. عکس سایه های ایوان۱۹۱۷که متا ثر از اندیشه های کوبیستی و تجزیه و توجه به اشکال هندسی است نمونۀ بارزاین تلاش ها است.
پل استراند در مقالهای در مجلۀ سون آرتسArts Sevenدر سال ۱۹۱۷اعلام کرد «بر خلاف هنرهای دیگر که واقعاضد عکاسانه اند، عینیت جوهر واقعی عکاسی است، توانایـی و درآن واحد محدودیتش، … قدرت بالقوۀ هر رسانه ای بستگی به خلوص استفاده ازآن دارد
دقت و ظرافت از شاخصه های عکس های پل استراند است و این نگرش که به سوژهای که در مقابل دوربین قرار میگیرد نمودی واقعگرایانه تر و صریح تر از آنچه در دورە تصویرگری هم عصران اوست.
به نظر بعضی از تاریخ نگاران عکاسی، این عکاسی صریح و نگرش ویژه باعث تشکیل جوهرۀ مدرنیسم عکاسانه شده است.
پل استرند در سال ۱۹۲۱به همراه چارلز شیلرSheeler Charlesنقاش و عکاس نخستین فیلم خود را دربارۀ نیویورک به نام «من هاتا» Manhattaمی سازد که در نیویورک به نام «نیویورک زیر ذره بین»به نمایش در می آید.
من هاتا فیلمی صامت بود که جریان زندگی مردم در نیویورک رانشان می داد. در این فیلم هم زاویه های دید دوربین با نگاه های عکاسانه پلاستراندهم خوانی نزدیک دارد و صحنهای بسیارشبیه عکس والاستریت درآن دیده میشود.در همین سال ها استرند به مطالعه و عکاسی از طبیعت ونماهای بسته و نزدیک از گیاهان و همچنین قطعات ماشین های صنعتی می پردازد.
در سال ۱۹۲۲با ربکا Rebeccaازدواج میکند و همانند معلمش استیگلیتز او نیز مجموعه عکسی از همسرش برای رسیدن به بیان هنری و صراحت و ناب گرایــی می گیرد.سال ۱۹۳۰در هیبت یک عکاس و فیلمساز به نیومکزیکو و سپس به مکزیک می رود و در آنجا به عکاسی از چشم اندازها، زندگی دهقانان و پرتره های و بناها و یادبودهای مذهبی میپردازد.
در سال ۱۹۳۶فیلمی از او در نیویورک به نام موج The Waveبه نمایش درآ مد که به سفارش حکومت مکزیک در سال ۱۹۳۳و با نام سر خ ها Redesاززندگی سخت یک روستای ماهیگیری و شرایط دشوار معاش آن هاست.
پل استرند سفری نیز به اتحاد جماهیر شوروی برای ملاقات با سرگـئی آیزنشتاین کارگردان فیلم مشهور رزمناو پوتمکین می رود اما سعی او در جلب نظر آیزنشتاین برای تشکیل یک گروه فیلمسازی بی نتیجه میماند. در سال ۱۹۳۶با همکاری هانری کارتیه برسون فیلم «خیشی که دشتها را شخم زد» راتولید میکند. از دیگر فعالیتهای این دوره فیلمسازی استراندمی توان به فیلم «سرزمین مادری »۱۹۴۲که فیلمی ضد فاشیسم است اشاره کرد
در سال « ۱۹۴۵موزۀ هنرهای مدرن» در شهر نیویورک، اولین نمایشگاه عکس انفرادی خود را به آثار عکاسی پل استراند دربین سالهای ۱۹۱۵تا ۱۹۴۵اختصاص داد. در سال های آخر دهۀ ۴۰استراند به اتهام داشتن عقاید کمونیستی مورد بازجویــی قرار میگیرد و هنگامی که برای ارائه فیلم «سرزمین مادری» به فستیوال فیلم بین المللی کارلو وی واری در چکسلواکی،آمریکا را ترک میکند، ترجیح میدهد برای مصون ماندن از فضای مک کارتیسم به یک تبعید خودخواسته اقدام کند.
گرچه او هرگز عضو رسمی حزب کمونیست نبود لیکن فعالیت های وی در انجمن عکاسان و فیلمبردان فتولیگ LeaguePhotoکه یک نهاد متعهد به عکاسی آگاهی گرایانۀ اجتماعی و مدافع حقوق کارگران بود و همچنین دوستی با کسانی که از اعضای رسمی حزب کمونیست بودند به این سوءظن و اتهام رنگ بیشتری می بخشید.
پل استراند از ۱۹۵۰در فرانسه اقامت می کند ولی در باقی عمر خود به سفرهای زیادی می رود و توجه او به اقوام و جوامع غیر آمریکایـی جلب می شود.در همین سال، اولین کـتاب عکس او با عنوان «زمان در نیوانگلند» چاپ شد.بعداز آن مشغول کار بر روی کـتابی درباره فرانسه شد این کـتاب هم در سال ۱۹۵۲به چاپ رسید.
پل استرند از این پس سفرهایــی به دیگر کشورهای اروپایــی میکند و به عکاسی مستند از جوامع بومی و روستائیان می پـردازد. حاصل این سفرها در چهار کـتاب دیگر ۱- ایتالیا ۱۹۵۵ ؛ ۲-کتاب مصر ۱۹۵۹ ؛ ۳ – کتابی در مورد مجمع الجزایر غرب اسکاتلند ۱۹۶۲ ۴ – کـتاب عکس غنا ۱۹۶۴ در سال ۱۹۷۱
تعداد زیادی از عکس های پل استرند به صورت یک نمایشگاه سیار در مهمترین موزه های آمریکا و بعد اروپا به نمایش درآمد. پل استرند در اواخر عمر مجددا به عکاسی از گیاهان و اجزای طبیعت در باغ خانه اش مشغول شد. وی به تاریخ ۳۱مارس ۱۹۷۶در ارژوال Orgevalفرانسه در خانهاش درگذشت.
به گـفتۀ نزدیکانش او شخصیتی خویشتن دار و آرام داشت که شور و هیجانش را با عکس هایش نشان میداد. استرند در زندگی اش هیچگاه توجه به واقعیت اجتماعی در سینما و عکاسی را از یاد نبرد و هیچگاه در برابر آنچه می توانست به برداشت و نگرش او از دموکراسی و وقار انسانی آسیب زند کوتاه نیامد. او جزونسلی از عکاسان است که سعی و تلاش خود را مصروف تغییر بنیان افکار واندیشه های عادت زده و سنتی تماشاگران و مخاطبین هنر کردند.
عکس های آغازین استراند از شهر نیویورک ً غالبا تجربۀ آموزه های استیگلیتز از در عکاسی صریح است. او بناها، سازه ها و عناصر شهری را به صورت منظم و حجیم تصویر می کرد که انسان ها را تحت تسلط خود قرار داده اند.
با مقایسۀ ساختمان بانک و رهگذران با آان سایه های کشیده شده، گویــی آنان کاملا توسط بنا و اشکال هندسی آن حاطه شده اند و هر چند به تکاپو ادامه می دهند وچهره یک مغلوب و تسلیم شده ندارند. گویــی انسان صنعتی اسیر خودساخته هایش است.
درتمام عکس های پل استرند احترام به انسان ها با هر طبقه و جایگاه به چشم می خورد. اما وی همیشه انسانهای روستایــی و کارگران را با ماهیتی صریح تر وآزادتر عکاسی کرده است.
پرتره نگاری های استرند از اهالی نیویورک تحت تاثیر معلمش لوئیس هاین و نظرات او دربارۀ اصلاحات اجتماعی و… تهیه شده است. این عکس ها نشانده دهنده چهرۀ ساکنان یک شهرمدرن هستند و علیرغم عرف موجود آن زمان که گمان می کردند عکسها و تصاویر همیشه باید دلفریب زیبا باشند، زشت و یا ناخوشایند جلوه میکنند ولی استیگلیتز این عکس ها را در مجلۀکمراورک چاپ کرد و باعث شد تا استراند جوان به عنوان یک عکاس هنرمند شناخته شود.
استراند برای این پرتره نگاری ها از یک لنز با منشور ویژه استفاده می کرد. این لنز منشوری باعث می شد در جهتی دیگر از آنچه دوربین نگاه داشته میشود عکس گرفته شود و با این تمهید بدون اینکه موضوع از حالت طبیعی خارج شود و یا احساس تحقیر نماید عکس او را ثبت می کرد.
علیرغم مغایرت واقعگرایــی عکاسی (هنری) با تصاویر انتزاعی، عکاسان از دهۀ دوم قرن نوزده در پـی حصول عکس انتزاعی به وسیلۀ ابزار و تکنیک های عکاسی بوده اند و سعی کرده اند به وسیلۀ اغراق در یکی از وجوه سوژه و یا استفاده از نماهای غیرمتعارف و یا نورپردازی خاص به تغییرشکل یا هویت موضوع بپردازند و از این راه به تصویر با موضوع غیرقابل تشخیص برسند. عکس سایه های ایوان نیز به نوعی تلاش استراند برای رسیدن به انتزاع تصویری را نشان می دهد.
پل استراند همواره با بیان معضلات توسعه صنعتی و شهرهای مدرن در عکس هایش به نوعی به دیده احترام به روستائیان و کارگران نگریسته است. مخاطبان دوربین استراند که اکـثرشان را روستائیان در محل سکونت و یا هنگام کار تشکیل می دهند مردمانی سخت کوش بودند که روزی خود را از دل زمین در می آوردند و استرند هم با احترام آن ها را چون قهرمانانی اسطورهای تصویرمی کرد.البته این نوع نگاه از خط مشی فکری و سیاسی او هم نشأت می گرفت.
پل استراند در بین سالهای ۱۹۵۰تا۱۹۷۰طی سفرهای خود به کشورهای ایتالیا، فرانسه، مصر و… حجم انبوهی عکس از ملیت ها و اقوام مختلف با فرهنگ و موقعیت جغرافیایــی کاملامتفاوت تهیه کرده است.
عکس معروف «خانواده» درسال ۱۹۵۳در جریان یک پروژه عکاسیکه در آن با سزار (چزاره) زاواتینی فیلمسازایتالیایــی همکاری داشته، در یکی ازمناطق ایتالیا گرفته شده است. عکس،تمام اطلاعات و نشانه های مربوط به معیشت و نوع زندگی یک خانواده کارگری را در خود جای داده است.