گفتگو با آلن مورفی “عکاس پرندگان”
عکاسان حیات وحش بیتردید، از بازوان پرتوان دانشمندان در شناخت محیط طبیعی هستند. مشکلات زیست محیطی در دنیای کنونی آنقدر جدی است که بدون دانش و علم کافی، آن هم در شاخههای مختلف نمیتوان راه حلی برایش متصور شد. برخلاف باور بسیاری، محیط زیست مقولهای لوکس و تفریحی نیست. پژوهشگران این عرصه، جدای از سالها تحصیل و مطالعه در ابعاد مختلف علمی، نیازمند همکاری( کار)با سایر متخصصان از جمله عکاسان حیات وحش (عکاس پرندگان) هستند.
آلن مورفی Alan Murphy از عکاسان مطرح جهان که از نظر حرفهای در زمینه عکاسی از پرندگان صاحب سبک بهحساب میآید، بزرگترین سرمایه در عکاسی از پرندگان را شناخت عکاس از سوژه توصیف کرده و میگوید: از نظر من برای اینکه عکاس پرنده بزرگی باشید، باید اول پرندهشناس خوبی باشید. این بدان معناست که شما بهعنوان عکاس باید عادات سوژه، روشهای شناسایی گونهها و زیستگاههای مختلف را بشناسید. مجموع این موارد بسیار مهمتر از آن است که تجهیزات آنچنانی در اختیار داشته باشید.
چه چیزی شما را به سمت عکاسی از پرندگان سوق داد و چرا فقط پرندگان؟
آلن مورفی _ من در انگلیس و ایرلند بزرگ شدم، معمولا وقتم را در میان درختان می گذراندم. وقتی که پنج ساله پودم، والدینم برای من یک دوربین دو چشمی و یک کتاب راهنمای پرندگان خریدند. من به سرعت درگیر پرنده نگری شدم و این به مهم ترین علاقه و سرگرمی من تبدیل شد. هر چه بزرگتر می شدم، این علاقه در من قوی تر می شد.
من در سال ۱۹۸۴ به آمریکا نقل مکان کردم. من سریعا مجذوب تنوع و تعداد گونه های موجود در آمریکای شمالی شدم. شباهت تعداد زیادی از گونه ها من را به این فکر انداخت که اگر بتوانم اسنپ شاتهایی از آنها تهیه و چاپ کنم، می توانم با کتاب راهنمای پرندگان مقایسه کنم تا سرعت پیشرفت من بیشتر شود.
برای همین یک لنز ۷۰-۳۰۰ نیکون و یک بدنه آنالوگ نیکون قرض گرفتم و چند تا شات وحشتناک تهیه کردم. این شاتها برای شناسایی مفید بودند اما هرگز آنها را به کسی نشان ندادم! من سریعا متوجه شدم که ابعاد پرنده در کادر باید بزرگتر باشد، برای همین یک لنز بزرگتر خریدم و همچنین یک کتاب در رابطه با نحوه نزدیک تر شدن به حیوانات. بعد از آن من شدیدا درگیر عکاسی از پرندگان شدم و این بهترین پرنده نگری بود که من تا حالا داشته ام.
من عاشق جدل برای نزدیک شدن به پرندگان، جنبه های خلاقانه طراحی عکس و بحث فنی تظیمات دوربین هستم. فلسفه من این است؛ همیشه تعداد پرندگان بیشتر از زمان من برای عکاسی از آنهاست و همیشه عکسهایی بهتر از آنچه من الان دارم می شود گرفت. پس عکاسی از پرندگان علاقه من برای باقیمانده عمرم است.
چه لنزی را برای عکاسی از پرندگان توصیه می کنید؟
آلن مورفی_ من به این نتیجه رسیده ام که لنز ۶۰۰ برای عکاسی از پرندگان بسیار لازم است. پرندگان کوچک هستند، برای همین تا جایی که ممکن است دسترسی به فوکالهای بالاتر داشته باشیم.
قبلا من از ۲۰۰-۴۰۰ برای عکاسی از هامینگبردها، پرندگان در حال پرواز و همچنین گزینه دوم برای عکاسی با استفاده از چیدمان پرچ استفاده می کردم. به این ترتیب من از لنز ۶۰۰ برای پرندگان کوچکتر و از ۲۰۰-۴۰۰ برای پرندگان بزرگتر استفاده می کردم.
بزرگترین مشکل من وقتی بود که می خواستم با ۲۰۰-۴۰۰ از پرندگان در حال پرواز عکاسی کنم. ۲۰۰-۴۰۰ لنز خوبی و شارپی برای پرندگان در حال پرواز است اما خیلی سنگین است. برای همین من ۲۰۰-۴۰۰ را فروختم و لنز ۳۰۰ جدید نیکون را خریدم.
این شارپترین لنزی است که من داشته ام؛ حتی با تله کانورتور ۱٫۷٫ این لنز برای عکاسی روی دست به قدر کافی سبک هست و در حال حاضر گزینه استاندارد من برای عکاسی از پرندگان در حال پرواز است.
تله کانورتورها را چگونه ارزیابی می کنید؟
آلن مورفی_ این سوال را برای این پرسیدم که بعضی افراد حرفه ای آنها را دوست دارند، درحالیکه بعضی دیگر اعتقاد دارند به کیفیت عکس زیاد لطمه می زنند.من ترجیح می دهم که از آنها استفاده نکنم. اما بعضی وقتها مجبورم.
من به این نتیجه رسیده ام که استفاده از ۱٫۴ و ۱٫۷ بر روی ۳۰۰VR2 افت کیفیت ندارد. اما داستان برای لنز ۶۰۰ فرق می کند. من متوجه شده ام که شارپنس در هنگام استفاده از تله کانورتور ۱٫۴ افت می کند.
افراد مختلف دامنه پذیرش متفاتی برای شارپنس دارند. برای من شارپنس در هنگام کار بر روی جزئیات دقیق پرهای پرنده حیاتی است. اگر تله کانورتور موجب افت کیفیت عکس شود، از آن استفاده نمی کنم.
آیا در عکسهای خود از Fill-Flash هم استفاده می کنید؟
آلن مورفی _ من در عکاسی زیاد از Fill-Flash استفاده می کنم. نکته کلیدی، استفاده از Fill-Flash به نحوی است که اثر آن در عکس مشخص نباشد.
وقتی که من چیدمان خود شامل تغذیه کننده ها و آبشخورها و … را تعبیه می کنم، به خاطر محدود کردن استفاده از فلاش، مجبور می شوم زاویه نور را انتخاب کنم. وقتی که آفتاب بالا می آید، از فلاش برای پر کردن سایه های تند استفاده می کنم.وقتی که در فیلد کار می کنم، دوست دارم از تقویت کننده های فلاش نظیر Better beamer استفاده کنم.
این وسیله باعث می شود نوربرتابیده از فلاش متمرکز شده و بر فاصله نور تابیده شده افزوده شود. نتیجه افزایش سه استاپی قدرت فلاش و همچنین افزایش سرعت بازیافت باتری فلاش است.
آیا تنها با داشتن تجهیزات مناسب می توان یک عکاس پرنده خوب شد یا حوزه های دیگری از دانش وجود دارد که حیاتی است؟
آلن مورفی _ این سوال خوبی است ماریو. چون خیلی از عکاسان اعتقاد دارند با داشتن به روزترین تجهیزات می توان عکسهای بهتری گرفت. این مساله خیلی با حقیقت فاصله دارد.
در بعضی از موارد، تکنولوژیهای جدید کمک کننده هستند. مثلا تصاویر تمیز در ایزوهای بالا، فکوس اتوماتیک خوب و امکان اعمال تنظیمات بهتر بر عکس در هنگام ویراش. اما این جنبه ها، تنها قسمتی از راهی است که یک عکاس خوب باید آن را طی کند.
در عکاسی از پرندگان، بزرگترین دارایی، شناختی است که شما از سوژه دارید. به نظر من، برای اینکه عکاس پرنده بزرگی باشید، باید اول پرنده شناس خوبی باشید.این به این معنی است که شما باید عادات سوژه و صدا و آواز آن را بشناسید و بدانید چگونه گونه های اطراف خود را شناسایی کنید،
بدانید چه گونه هایی در یک زیستگاه مشخص یافت می شوند و اینکه چگونه به آنها نزدیک شوید. این موارد بسیار مهم تر از این است که شما تجهیزان آنچنانی داشته باشید.
چگونه بهترین مکانها و زمانهای سال را برای عکاسی از پرندگان پیدا می کنید؟
آلن مورفی _ مساله مهم در رابطه با عکاسی از پرندگان در آمریکای شمالی این است که شما در هر لحظه از سال می توانید پرنده برای عکاسی پیدا کنید. من ماه های اولیه سال (ژانویه و فوریه) را در فلوریدا یا جنوب تکزاس می گذرانم.
پرندگان در این مناطق زودتر آشیانه سازی میکنند و تا فوریه دارای فرم پر و بالی عالی هستند. من بیشتر فصل بهار (مارچ و آپریل) را در سواحل شمالی تکزاس می گذرانم که در آنجا پرندگان مهاجرانی داریم که از سرزمینهای زمستان گذری بر میگردند. آنها از خلیج مکزیکو عبور می کنند و روز بعد به سواحل تکزاس می رسند.
من طی ۱۵ سال اخیر، وقت خود را برای عکاسی از پرندگان آوازه خوان مهاجر، در آبشخوری درخلیج مکزیک گذرانده ام. اواخر بهار (می و جون) من معمولا در آریزونا مشغول برگزاری دوره های آموزشی و همچنین تعقیب جغدها هستم. در ماه های میانی تابستان به سمت شمال می روم تا از پرندگان آوازه خوان آن مناطق عکاسی کنم. علاوه بر آن تابستان زمانی عالی برای لانه سازی پرندگان کنار آبزی و دریازی است.
در طول پاییز من به تکزاس بر می گردم تا از مهاجرت Hawkها عکاسی کنم. ماه های زمستان زمانی عالی برای عکاسی از جغدهای برفی، خاکستری بزرگ و Northern Hawk در ایالتهای شمالی و کاناداست.
همیشه در هر جا چیزهای جالبی برای عکاسی وجود دارد، اگر فقط کمی سفر کنید. من سعی می کنم دوره های آموزشی خود را در حوالی این مناطق و این زمانها برگزار کنم.
آیا شما فرصتهای از دست رفته داشته اید؟ مثلا یک پرنده نادر که قبل از اینکه بتوانید دکمه شاتر را فشار دهید، پریده باشد؟
آلن مورفی _ ریک باورس (دوست و راهنمای من) و من پنج شب متوالی را در تاریکی شب برای این جغد صرف کردیم. در شب آخر، ما صدای این جغد را از بالای شیب دامنه کوه شنیدیم. ریک بدون دوربین و به همراه یک فلاش شروع به بالا رفتن از کوه در میان توده علفهای انبوه کرد.
من هم در حالی که یک لنز ۶۰۰ و سه پایه را بر روی دوش داشتم، دنبالش راه افتادم.به خاطر شیب زیاد، علفهای انبوه و تاریکی شب، این سخت ترین صعودی بود که تاحالا داشته ام.
برای رفع خستگی یک دقیقه توقف کردم که ناگهان صدای ریک بلند شد که نورافکن را بر روی جغد انداخته.من بلند شدم و از میان علفها و شاخه ها به طرف صدای ریک به راه افتادم، بدن اینکه بدانم دارم جهت درست را می روم یا نه.
من مسیرم را به سمت صدای ریک ادامه دادم و با خودم فکر می کردم بهتر است وقتی آنجا می رسم، جغد آنجا باشد. نهایتا به جایی که ریک ایستاده بود رسیدم و جغد را در مسیر نور فلاش ریک دیدم. من سعی کردم به سرعت یک زاویه خوب را برای عکاسی پیدا کنم، اما تا سه پایه را زمین گذاشتم، جغد پرید. جغد ۲۰ دقیقه در مسیر نور فلاش ریک نشته بود، اما تصمیم گرفت با پریدنش در لحظه آخر من را عذاب بدهد. مجبورید قبول کنید.
باید اذعان کنم سوال استانداردی که از یک عکاس حرفه ای حیات وحش پرسیده می شه این است که «دوره های آموزشی شما چه تفوتی با بقیه دارد؟» خوب در دوره های شما، شما به دنبال سوژه نمی گردید، پرنده ها به سمت شما می آیند. لطفا یک روز از دوره آموزشی خود را برای ما تشریح کنید.
آلن مورفی _ خوب اولین تفاوتی که می توانم بگویم این است که من در هر دوره با بیش از ۴ نفر کار نمی کنم. گاهی وقتها هم سه نفر. به همین خاطر می توانم وقت کافی را برای رسیدگی به سوالات و احتیاجات آنها داشته باشم.
تفاوت مهم دیگر این است که من افراد را به مکانی نمی برم مستقیما جلوی پرنده ها قرار دهم. من فرایند مشاهده در یک منطقه خاص و رسیدن به وضعیت مناسب برای عکاسی از پرندگان را طی می کنم. من به شرکت کنندگان نشان می دهم که چگونه پرچها را انتخاب می کنم و به چه صورت آنها را قطع کرده تا محل نشتن پرنده بر روی آنها را کنترل کنم.
من آموزش می دهم چگونه از آب، غذا و سایر ابزار که پرنده را دقیقا بر روی نقطه مشخص شده پرچ می نشاند، استفاده کنند. هم چنین چگونگی بررسی رفتار پرنده و تغییر پرچ مطابق با آن را آموزش می دهم. من عموما رازهایی را که طی ۲۰ سال گذشته آنها را آموخته ام، با شرکت کنندگان تسهیم می کنم.
شرکت کنندگان تنها با عکسهای با کیفیت دوره را به پایان نمی برند، بلکه دانش کاری جدیدی را خواهند داشت که می توانند از آن در هر گشه دنیا برای به دست آوردن نتایج عالی به کار گیرند.
من کتاب Guide to Songbird Set-up Photography شما را سفارش دادم. تا قبل از دریافت کتاب، سعی کردم شبیه عکسهای شما را در باغ خود اجرا کنم. متاسفانه شکست خوردم. بعد از خواندن کتاب شما، متوجه بعضی اشکالات اساسی کار خودم در چیدمانها شدم و کتاب شما من را از ماه ها سعی و خطا نجات داد. چند سال از تجربه شما در این کتاب نهفته است؟
آلن مورفی _ اطلاعات موجود در کتاب، مجموعه ای از تکنیکهاست که من در طول ۱۸ سال گذشته بر روی آنها کار کرده ام. در ابتدا، خیلی از مردم می گفتند من باید دیوانه باشم که تمامی این ایده ها را در اختیار افرادی که کتاب را می خرند، می گذارم؛ اما من یاد دادن را دوست دارم و واقعا شیفته این هستم که ببینم یک عکاس از عکسی که آرزوی گرفتن آن را داشت لذت می برد.
من دیده ام بسیاری دیگر از افراد موفق، ایده هایشان را مخفی نگه نمی دارند. آنها آنقدر مطمئن هستند که ترسی از استفاده بقیه از اطلاعات و ایده های مشابه خود ندارند. من هم این طوری هستم. علاوه بر این، این کار به من انگیزه می دهم که به دنبال ایده های جدید خارج از این چارچوبها باشم.
بعضی عکاسان دوست دارند عکسهایشان را ویرایش کنند، در صورتی که عده ای دیگر آن را کاری طاقت فرسا می دانند. چه نظری راجع به فتوشاپ یا برنمه هایی از این دست دارید؟
آلن مورفی _ من عاشق ویرایش هستم. من این کار را به اندازه عکاسی خلاقانه می دانم. با تکنولوژی امروز، ما می توانیم خیلی بیشتر با عکسهایمان همراه باشیم.
من اعتقاد دارم عکسهای شما تنها به اندازه قدرت ویراش شما خوب هستند. شما می توانید یک عکس متوسط بگیرید و با یک ویراش خوب، نتیجه ای به مراتب بهتر از یک عکس خوب با یک ویراش بد داشته باشید.
من همچنین اعتقاد دارم عکسهای ویرایش شده آرامش بخش هستند، مثل خواندن یک کتاب خوب. من خودم را در درون یک عکس می بینم و خودم در لحظه ای می بینم که آن عکس را گرفته ام. من در طول یک سال هزاران عکس می گیرم. معمولا بعد از یک سفر، همه عکسهای خود را ظرف چند روز ویرایش می کنم.
شما اطلاعات ارشمندی را در وبلاگ خود ارایه می کنید. این نشانگر این است که شما تا چه حد نسبت به عکاسی و کمک به بهبود دیگران احساس مسوولیت می کنید. شما چگونه زمان انجام همه این کارها را دارید: نگهداری بلاگ، تالیف کتاب، اجرای دوره های آموزشی، نوشتن مقاله ها و همچنین عکاسی؟
آلن مورفی _ من همیشه اعتقاد داشتم، اگر می خواهید کاری انجام شود، آن را به یک فرد مشغول بدهید. علاوه بر چیزهایی که در سوالتان مطرح کردید، من ۱۵ سال است که یک سالن آرایش در هوستون تکزاس دارم. همچنین سه بچه ۷، ۱۶ و ۱۷ ساله دارم.
همه ما به یک اندازه زمان داریم، من فقط سعی می کنم به خوبی مدیریت زمان کنم. من تعادل خوبی بین کار و خانواده برقرار کرده ام. اگر من زمان کافی برای خانواده ام تخصیص ندهم، کارم هم تحت تاثیر قرار می گیرد. من عاشق کارم هستم، برای همین هیچ وقت احساس نمی کنم دارم کار می کنم.
من سعی می کنم به صورت موثر کار کنم. من کارهای خیلی ضروری را در فهرست کارهایم در اولویت قرار می دهم. هر وقت هم که نیاز به کمک داشته باشم، تقاضا می کنم.
توصیه پایانی برای کسانی که می خواهند تازه عکاسی از پرندگان را شروع کنند یا در آن پیشرفت کنند؟
آلن مورفی _ عکاسی از پرندگان سخت است. دستیابی به پرندگان سخت است. وقتی که شانس با شما یار نباشد، سریع دلسرد نشوید.
سعی کنید در چند دوره آموزشی شرکت کنید و از با تجربه ها چیز یاد بگیرید تا بهتر شوید. وقتی که بارندگی است دوربین عکاسی را کنار بگذارید و در عوض پرنده نگری کنید.
با صدای پرندگان آشنا شوید و یاد بگیرید چگونه پرندگان را شناسایی کنید. این موارد خیلی در پیشرفت عکاسی شما موثر هستند. باید زیاد عکس بگیرید تا یکی خوب پیدا کنید. من صدها عکس بد می گیرم، اما فقط خوبها را ارایه می کنم.
بیشتر بخوانید