گفتوگو با مریم مجد «عکاس ورزشی و خبری»
جزو ده عکاس برتر آسیا و اقیانوسیه
انجمن ورزشی نویسان جهان مریم مجد ، عکاس ایرانی را در میان ده عکاس برتر آسیا برگزید وی عکاس رسمی اتحادیه فوتبال زنان در ایران است مریم مجد نخستین عکاس زن از ایران است که اعتبار نامه خود را از فیفا دریافت کرده است ، علاوه بر رسانه های داخلی ، عکس های وی در بسیاری از نشریات خارجی نیز منتشر می شود.
مریم مجد، عکاس ورزشی و خبری به تازگی بازهم خبرساز شده است. نام او در بین ده عکاس برتر آسیا و اقیانوسیه دیده میشود که اخیرا توسط انجمن ورزشی نویسان جهان AIPS اعلام شد.
اهمیت ماجرا وقتی بیشتر میشود که از او بهعنوان تنها عکاس ورزشی زن ایرانی در این لیست نام برده میشود. انجمن ورزشی نویسان جهان که معتبرترین انجمن در این عرصه است همه ساله برترینها را در قارههای مختلف معرفی میکند و امسال از ایران دو نفر دیگر بههمراه مریم مجد در این لیست قرار گرفتهاند.
مریم مجد عکاسی را بهطور حرفهای از ۱۵ سال پیش آغاز کرده و با بسیاری از نشریات داخلی و برخی رسانههای بینالمللی همکاری داشته است.
او در زمینه عکاسی سینما نیز فعالیت دارد که میتوان به مستند صفر تا سکو اشاره کرد او علاوه بر مسابقات ورزشی زنان در ایران نگاهی هم به رویداد های بین المللی دارد و تا کنون مسابقات ورزشی زنان کشورهای همسایه و اروپایی را نیز پوشش داده است .
این عکاس زن ایرانی در مرزهای ورزشی زنان نمانده و به سراغ ورزش مردان نیز رفته است و بازی یوونتوس و اینترمیلان یکی از رویداد های ورزشی مردان بود که آن را عکاسی کرده است ، به این بهانه، یورونیوز گفتوگویی با وی انجام داده است.
نخستین بار با واژه عکس و عکاسی چطور آشنا شدید، چه چیزی شما را به سوی این حرفه سوق داد؟
مریم مجد : ما در خانه یک دوربین کداک داشتیم که مادرم برای عکاسی از بچهها استفاده میکرد. کلاس دوم ابتدایی بودم که آن را به مدرسه بردم و بدون آنکه در جعبه نگاتیوی باشد از بچه ها عکس گرفتم، بعد از آن وقتی همکلاسیها عکسهایشان را خواستند تک تک آنها را نقاشی کردم و گفتم که دوربینم فیلم نداشت.
اولین باری بود که دوربین دستم میگرفتم و هنوز هم آن را دارم. به مرور به عکاسی بیشتر علاقمند شدم و این درگیری با عکس و نور و نگاتیو با من بود. در دبیرستان رشته سینما را در هنرستان سوره برگزیدم ولی همزمان عکاسی را هم ادامه میدادم.
بعد از آن در رشته عکاسی دانشگاه هنر و معماری آزاد قبول شدم و از آنجا بود که عکاسی تبدیل شد به همه چیز زندگیام. آنقدر برایم مهم بود که از همه چیز حتی پول ناهار و سینما و غیره میزدم تا بتوانم نگاتیو بخرم و عکاسی کنم چون پول خریدن دوربین دیجیتال را نداشتم.
«عکاسی دیجیتال می تواند مرگ خلاقیت را رقم بزند» بهنظر شما عکاسی آنالوگ بهتر است یا عکاسی دیجیتال؟ شما کدام را ترجیح میدهید؟
مریم مجد _ هنوز هم معتقدم اگر کسی میخواهد عکس را بشناسد و با آن عشق کند باید با نگاتیو شروع کند چون با نگاتیو شما دست به آفرینش میزنید، یک چیز سیاهی را به شما میدهند و شما باید با تلفیق نور و نگاه خودتان چیزی را ثبت کنید و بعد در تاریکخانه آن چیز را زندگی و رنگ ببخشید.
ذوق زدگی از لحظه لحظه منتظر شدن، اینکه آن رنگ سفید کاغذ عکاسی دارد یواش یواش جای خودش را به رنگ های دیگر میدهد و چیزی را میبینید که تا یک ثانیه قبلتر نبود. درست است که مدرنیته باعث میشود آدم مسیرش را راحتتر و سریعتر پیدا کند اما خلقت در عکاسی پایه آن است و باعث می شود که تلنگری به شما بزند تا سعی کنید بهترین باشید.
در عکاسی دیجیتال مدام انگشتتان روی شاتر است ولی در عکاسی با نگاتیو، در یک حلقه ۳۶ تایی باید داستان را روایت کنی.
عکاسی دیجیتال می تواند مرگ خلاقیت را رقم بزند اما در عکاسی با نگاتیو وقتی می دانی که باید تک فریم بگیری و یک لحظه را ممکن است فقط یکبار بتوانی ثبت کنی مثل یک خالق رفتار می کنی، البته این نظر شخصی و اعتقاد من در حرفه ام بعنوان عکاس است و شاید با دیگران متفاوت باشد.
از چه زمان و چطور وارد دنیای حرفه ای عکاسی در ایران شدید؟
مریم مجد _ ترم دوم دانشگاه بودم که خبرگزاری ایسنا برای عضویت در یک انجمن دانشجویان جوان فراخوانی داد که من هم جزو ۱۵ نفری بودم که پذیرفته شدند. آن فراخوان در دانشگاه برای من شروع عکاسی جدی بود، از آن جمع الان جز دو یا سه نفر که ماندیم و در این حوزه همین الان فعال هستیم بقیه رها کردند و ادامه ندادند.
این رشته از رشته های هزینه بر است و من هم که دوربین دیجیتال نداشتم باید کلی پول می دادم تا نگاتیو بخرم و آنها را اسکن کنم و ارائه بدهم. گاهی برایم مشکلاتی ایجاد می شد چون برای اسکن کردن این عکس ها در جاهایی که کار می کردم با بدرفتاری هایی روبرو می شدم، حرف ها و رفتارهایی که در آن دوره دیدم باعث شد که به خودم قول بدهم یک روز کارم را به همه ثابت کنم.
چه شد که به عکاسی از ورزش آنهم ورزش زنان پرداختید؟
مریم مجد _ عکاسی ورزشی یک بخش خیلی شخصی برای من دارد، من از همان سنین نوجوانی ورزش می کردم و مقام می آوردم ولی می دیدم هیچ عکسی از من در حین این مسابقات نیست و فقط عکس هایی از آن دورانم مانده که سرصف در حال گرفتن کاپ مرا نشان می دهد. همیشه این کمبود را که چرا در هنگام ورزش کردن عکسی از خودم ندارم در درونم احساس می کردم.
وقتی هم که شروع کردم به عکاسی ورزشی از همان ابتدا روابط خیلی دوستانه ای با این بازیکنان و مربیان حرفه ای داشتم و همیشه به من می گویند ما مدیون آن عکس هایی هستیم که ده – پانزده سال پیش از ما گرفته ای. یک اطمینانی به من داشتند و باعث شد بتوانم از آنها عکس های خوبی بگیرم.
در آن زمان کم کم ترس از عکاسی از ورزش زنان هم از فضای فدراسیون ها بیرون آمد البته الان هم هست ولی کمتر شده و بستگی به شرایط حاکم دارد. یادم می آید وقتی تازه شروع به عکاسی از ورزش زنان کرده بودم استادیوم ویژه برای بچه های دو و میدانی وجود نداشت و آنزمان تمرینشان در استادیوم آزادی بود.
یکی از کارهایی که می کنم موقع عکاسی به سراغ فضای اطراف آن مسابقات می روم، در جریان آن مسابقات در بیرون مجموعه میدیدم که مردان خانواده این ورزشکاران زن منتظر نشستهاند تا نتایج مسابقات بیرون بیاید و بفهمند که ورزشکارشان برنده شده است یا نه.
الان آن ترس از ورود حتی مردها به بخش هایی کمتر شده و هستند مربیان مردی که در کنار مربیان زنان کار کنند یا همراه تیم هستند.
عکاسی ورزش زنان هم در دل همین قضیه است و انگیزه ای ایجاد می کند تا بچه های ورزشکار خودشان را دوباره ببینند و حتی یکی بمن می گفت « عکسهایی که از من گرفته ای باعث شده که من حرکت پاهایم را ببینم موقع استارت زدن و اصلاح کنم.» این بازخوردها محرک انگیزشی برای بهتر کار کردن در من ایجاد می کرد.
شما خودتان را بیشتر عکاس ورزشی می دانید یا عکاس خبری؟
مریم مجد _ نگاه من به هر رویداد ورزشی کلا نگاه مستند است و تبدیل به اکشن نمی شود. آدمها با تلاش و آموزشهایی میتوانند عکاس ورزشی شوند ولی اگر نگاه کرده باشید به مجلات تخصصی ورزشی یا فستیوالها میبینید که صرفا عکس ورزشی از مسابقات یا رقابتها نیست و با هنر و خلاقیت ادغام شده است.
ضمن آنکه امکانات عکاسان ورزشی خیلی زیاد است و من اگر بخواهم صرفا عکاس ورزشی باشم این امکانات را ندارم. در مقایسه با عکاسانی که تجهیزات فوق العاده پیشرفته دارند من تجهیزات خیلی خیلی کمی دارم و در زندگی ام لنز ۳۰۰ یا ۴۰۰ نداشته ام و موقعیت ام طوری نیست که تهیه کنم یا جایی که برایش کار می کنم این امکانات را در اختیار من قرار بدهد.
من همیشه یک بدنه دوربین دارم و یک لنز ۷۰-۲۰۰. خیلی مهم است که در عکاسی ورزشی سرعت شاتر دوربین تان بالا باشد ولی من این تجربه را در زندگی حرفه ایام داشته ام که مثلا در والیبال، زمانیکه بازیکن می خواسته اسپک بزند می دانستم که در گام سوم ضربه خود را خواهد زد و من طوری زمانبندی میکردم که در گام سوم آن بازیکن دکمه شاترم را فشار بدهم و عکس را ثبت کنم.
این تجهیزات برایم تبدیل نشده به چیزی که اگر نباشد کارم لنگ بماند، دوست دارم این تجهیزات را داشته باشم اما یاد گرفته ام که کار عکاسی ام را با تجهیزات کمی که دارم انجام بدهم.
آیا شده که جایی مثل یک عرصه بین المللی این تفاوت را بین خودتان و دیگر عکاسان حرفهای با تجهیزاتی که میگویید مقایسه کنید؟
مریم مجد _ در استادیوم یوونتوس زنان در بازی این تیم ساسولا برای عکاسی رفته بودم، بهعنوان یک عکاس حرفهای بخشی دارد که بعد از دریافت کارت پرس در کنار دیگر عکاسان باید به مدیا سنتر میرفتم تا کارهای ورود به جایگاه را انجام بدهیم.
همه عکاسان با چندین کوله پشتی و چمدان هایی که تجهیزاتشان را داشتند آمده بودند ولی من با یک کوله پشتی در صف ورود ایستاده بودم و تجهیزاتم قابل مقایسه با آنها نبود.
علیرغم همین تفاوت ها توانستم از بازیکنان زن تیم یوونتوس عکس هایی بگیرم که خود آنها هم خیلی دوست داشتند و همین آغاز دوستی ما هم شد. این کمبود هست و امیدوارم یک روز بتوانم این لنز ۴۰۰ را بخرم ولی سعی می کنم خیلی در این کمبود نمانم و از درون آن چیز دیگری دربیاورم.
فعالیت در زمینه عکاسی سینما ، بجز عکاسی ورزشی آیا در زمینه های دیگر هم فعالیت دارید؟
مریم مجد _ من در زمینه عکاسی سینما هم فعالیت دارم ولی در همان حوزه هم سعی می کنم مستند کار میکنم، در هر پروژه سینمایی که بهعنوان عکاس همکاری می کنم تمرکزم متفاوت کار کردن است که من را به سمت مستند بودن می برد و با این فضا نزدیک می کند.
یکی از کارهایی که کردم فیلم صفر تا سکو بود که در مورد سه قهرمان زن ووشوست و بسیار هم خوب استقبال شد. یادم می آید دختری در یکی از اکران ها می گفت که این فیلم باعث شد که خانواده اش به او اجازه بدهند برای ورزش به باشگاه برود.
در فیلم جاده قدیم ساخته منیژه حکمت هم بهواسطه پروژه مستندسازی که از شخص خانم حکمت در حال انجام دارم در این فیلم همکاری با ایشان همکاری داشتهام.
انتخاب از سوی انجمن ورزشی نویسان جهان بهعنوان عکاس برتر آسیا اتفاق کوچکی نیست، این انتخاب برایتان چقدر مهم و عزیز است؟
مریم مجد _ برایم خیلی ارزشمند بود، بعد از اعلام اسامی آنقدر ذوق کرده بودم که نام دیگر منتخبین را جستوجو کردم و بهجز دو نفر از همکارانم که ایرانی هستند و از قبل می شناسمشان، نام هفت نفر دیگر را که خواندم دیدم با چه کسانی رقابت داشته ایم.
راستش را بخواهید خیلی به خودم حس خوبی داد و به خودم گفتم مریم دمت گرم. در جواب آزارهایی که در این مدت در کارم دیدهام الان حالم با این انتخاب خوب است.
مرا خیلی اذیت کردند، در تمام این سالها بغضهایی برایم مانده است. مثل بازداشتم در سال ۲۰۱۱ که هنوز هم نمیدانم چرا مرا گرفتند و هنوز هم تاوان آن حکم را میدهم بدون اینکه اصلا بدانم دلیل آن چه بوده است.
من قاطی هیچ چیز نیستم، در هیچ باندی نیستم، من سعی میکنم مستقل باشم. ولی موانعی میتراشند که من در مسابقات حضور پیدا نکنم مثل همین بازی باشگاهی بین کاشیمای ژاپن و پرسپولیس در استادیوم آزادی در حالیکه زنان عکاس و خبرنگار اجازه ورود داشتند.
از من میپرسند از کجا پول می آوری برای سفرهایت خرج میکنی؟ من از خیلی هزینههای دیگرم صرفه جویی میکنم تا برای چیزی که میخواهم استفاده کنم و بتوانم هزینه سفرهایم را تامین کنم. هنوز هم نتوانستهام بفهمم چرا ما از ناخوشی دیگران خوشیم و از خوشی دیگران ناخوش میشویم.
بیشتر بخوانید