چما مادوز «عکاس فراواقعگرا»
خوزه ماریا رودریگز مادوز که در سال ۱۹۵۸ میلادی به دنیا آمده است بیشتر با نام «چما مادوز» شناخته می شود. مادوز عکاس اسپانیایی است و بیشتر برای عکس های سورئال (فراواقعگرا) سیاه و سفید خود مشهور است.
چما مادوز عکاس سورئال اسپانیایی است که برای عکس های سورئال سیاه و سفید خود شهرت دارد.
از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۳ در رشته تاریخ هنر در دانشگاه کامپلوتنس شهر مادرید تحصیل کرد.
او اولین بار در همان دانشگاه نمایشگاه عکس ها و تصاویرش را برگزار کرد.
چما مادوز (عکاس) در مصاحبه ای که در سال ۲۰۰۱ از او چاپ شد گفت که برای گرفتن عکس هایش از دوربین ” هسلبلاد” استفاده می کند.
عکس های کتاب ” چما مادوز آبجکتس ۱۹۹۰- ۱۹۹۹ با همین دوربین گرفته شده اند.قبل از این دوربین او با دوربین مامیا ۶x 6 عکس می گرفت.
در نوامبر ۲۰۱۱ پرنس فیلیپ و پرنسس لتیزیا اسپانیا و بانوی اول شیلی سسیلا مورل نمایشگاهی از آثار چما مادوز (Chema Madoz) را در موزه هنرهای معاصر ( سانتیگو، شیلی) برگزار کردند.
مادوز از سال ۱۹۸۵ تا به امروز، بیش از هفتاد نمایشگاه انفرادی عکس در شهرهای مختلف دنیا برگزار کرده و در دهها نمایشگاه گروهی هم شرکت داشته است.
چند کتاب از آثارش منتشر شده و در موزهها و کلکسیونهای شخصی بسیاری میتوان رد آثار او را یافت.
نگاهی به آثار چما مادوز عکاس سورئال
چما مادوز عکاسی است که با خاطره ایشان بازی می کند تصاویر سیاه و سفید عکاسی شده با دوربین قطع متوسط، استفاده از نو طبیعی، چیدمان صحنه های کوچک و ساده سازی شده، چاپ های درخشان ژلاتین نقره همگی روش هایی هستند که بکارگیری آن در آثار مادوز ما را با ادبیات تصویری آشنایی در تاریخ عکاسی ارجاع می دهد.
هر چند برخی از آثار مادوز طنز آلود به نظر می رسند، ولی اغلب آثار وی در جهتی حرکت می کنند که ساز و کار آگاهی دیداری ما را به چالش می کشد.
تصاویر با نگاهی سرسری، متعارف به نظر می رسند، اما نگاهی دقیق تر، لطیفه ای فرا واقعی افشا می کند. مادوز با در آمیختن خاطرات ما ناسازهای (پارادوکس)دیداری پدید می آورد.
سنت تجربه شده تصاویری از این دست ما را وا می دارد که در پس این تغییرات ریختی به جست و جوی ایده ای متا فیزیکی- انتزاعی- باشیم اما با مروری بر دوره آثار مادوز در می یابیم که حقیقاً ایده محوری ای در کار نیست .
مادوز به ما گوشزد می کند که چارچوب در یافت های حسی ما تا چه حد می تواند سست باشد اما از اینجا، به ایده ای نیرومند تر راه نمی برد.
به این ترتیب وارد حوزه ای می شویم که می توان آن را قلمرو دال های بی مدلول نامید.
هنرمند با بکار گیری دایره واژگانی که در طی چندین دهه تجربه و تثبیت شده است
به نتایجی تازه و بازیگوشانه می رسد، که از سویی شباهت به روایت های پارودیک از آثار کلاسیک دارد و از سویی دیگر با تعیین نکردن مقصد ارجاعات مفهومی، مخاطب را در فضایی گنگ، بلا تکلیف باقی می گذارد
فضایی که با وجود نسبت هایی مستقیمی که نمود های تاریخی مشابه اش دارد، تمام این بستگی ها را قطع کرده و ما را در جهان سرخوش چما مادوز قرار می دهد.
بیشتر بخوانید